توضیحات
کتاب هر دو درنهایت می میرند اثری از آدام سیلورا با ترجمه میلاد بابانژاد و الهه مرادی انتشارات نشر نون منتشر شد که چاپ سی و سوم آن (سال 1402) در سایت فروشگاه بوکا موجود است.
آدام سیلورا، نویسندۀ جوان اما باتجربه که این روزها در آمریکا ستاره ای در حال اوج شناخته می شود، در نیویورک متولد شد. قبل از اینکه به نویسندگی روی بیاورد، کتابفروش بود. بعد به شرکت درحال توسعه ای پیوست که برای جوان ها و نوجوان ها به شیوه ای نوین و خلاقانه کتاب نقد می کرد. پس از آن، شروع به نوشتن کرد و کتاب هایش، یکی پس از دیگری، جزئی جدانشدنی از فهرست پرفروش های نیویورک تایمز شدند. کتابهایش ده ها جایزۀ ریز و درشت را از آن این نویسندۀ جوان کردند.
معرفی کتاب هر دو در نهایت میمیرند
آدام سیلورا، نویسندهی برجستهی آمریکایی در رمان هر دو در نهایت میمیرند داستان دو پسر نوجوان به نامهای تیو تورِز و رفوس اِمتریو را روایت میکند که متوجه شدهاند تنها یک روز به پایان زندگیشان باقی است. اکنون آن دو باید خود انتخاب کنند که چگونه آخرین روز را سپری کنند. انتخاب آن دو یک چیز است: گذراندن روز آخر با یک دوست. خوشبختانه نرمافزار «آخرین دوست» به روزآخریها کمک میکند یکدیگر را پیدا کنند. این کتاب از برندگان جایزهی لینکلن بوده است.
دربارهی کتاب هر دو در نهایت میمیرند
کتابی که پیش روی شماست، با نام هر دو در نهایت میمیرند (They Both Die at the End) را آدام سیلورا (Adam Silvera)، نویسندهی مشهور آمریکایی، نخستینبار در سال 2017 به انتشار رساند. این اثر بهسرعت در میان برترین و پرفروشترین رمانهای نیویورک تایمز جای گرفت و توانست افتخارات و جوایز بسیاری را از آن نویسندهاش سازد.
این رمان نخستین مجلد از مجموعهای موسوم به «قاصد مرگ» است. در واقع، بعد از انتشار این کتاب، استقبال مردم از آن بهحدی بود که خوانندگان از آدام سیلورا خواستند دنبالهای بر رمان هر دو در نهایت میمیرند بنویسد.
از این رو بود که سیلورا کتاب «اولین کسی که در نهایت میمیرد» را به رشتهی تحریر درآورد. این کتاب در واقع، دنبالهی رمانی بود که در حال حاضر در دست دارید. گفتنیست که از کتاب اولین کسی که در نهایت میمیرد نیز، همچون کتاب هر دو در نهایت میمیرند، استقبال گستردهای به عمل آمد.
هردو درنهایت می میرند داستانی است الهام بخش، احساسات برانگیز و دلربا که به ما یادآوری می کند بدون مرگ، زندگی و بدون غم، عشق و دوستی معنایی ندارد و می شود حتی در یک روز زندگی و دنیایمان را عوض کنیم.
پنجم سپتامبر، کمی بعد از نیمه شب، از قاصد مرگ با متیو تورز و روفوس امتریو تماس گرفته می شود و خبر بدی می گیرند: آن دو قرار است امروز بمیرند. متیو و روفوس با هم کاملا غریبه اند اما به دلایل مختلف و متفاوتی هردویشان در روز آخر زندگیشان به دنبال پیدا کردن دوست جدیدی هستند و این شروعی است برای یک پایان پر از ماجراجویی و هیجان.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.