ورود و عضویت
0
سبد خرید شما خالی است
ورود و عضویت
0
سبد خرید شما خالی است

نقاشی رنگ و روغن: خلق اصیل ترین تصاویر

عنوان را به انگلیسی وارد کنید
زمان مطالعه را وارد کنید دقیقه برای مطالعه
0 دیدگاه
موضوع این نوشته را وارد کنید

شایان ذکر است که نویسنده حاضر، به اهمیت این موضوع اشاره دارد که نقاشی رنگ روغن فقط یک تکنیک نیست، بلکه در معنای گسترده تر، شکلی از هنر است؛ برای نشان دادن نقش منحصر به فرد این نقاشی ها به مردم، نیاز به درک این حقیقت وجود دارد. نقاشی رنگ و روغن امکان خلق اصیل ترین تصاویر را ایجاد نمود که درواقع دربردارندۀ ویژگی های اشیاء و افراد به تصویر کشیده شده بود. بنابراین، نقاشی ها خود به اشیایی تبدیل می شوند که می توان آنها را خریداری و نگهداری کرد و در نتیجه ویژگی های مختلفی را به تصویر می کشند. نقاشی رنگ و روغن پیش از هرچیز تجلی چیزیست که صاحب نقاشی می تواند داشته باشد.
اگر در ابتدا، نقاشی ابزاری برای شناخت بود، به مرور زمان به سمت دسته بندی کالاها حرکت کرد. از همان لحظه، شکستی چشمگیر در ادراک هنر به وجود آمد. نقاشی رنگ و روغن با ظواهر همان کاری را کرد که پول با روابط اجتماعی کرد. همه چیز به برابری اشیا تقلیل یافت زیرا همه چیز تبدیل به کالا و قابل مبادله شد. یک تصویر ممکن است به طرق مختلف با روح صحبت کند، اما هرگز نه آن طور که انتظار می رود.
علاوه بر این، نویسنده به چگونگی تغییر نگرش به هنر و درک آن توجه زیادی دارد. واقعیت این است که وقتی یک بازدیدکننده خود را در یک موزه می‌بیند، با نقاشی‌های زیادی احاطه می‌شود که کم و بیش مهم هستند (برگر، 2008). با این حال، لازم است درک کنیم که چه داستانی در پشت هر تصویر وجود دارد و آنها اساسا چه تفاوت هایی دارند. از این گذشته، آثار کاملاً مهم می توانند در بین آثار متوسط ​​قرار بگیرند، اما مردم در اغلب موارد متوجه وجهه تفاوت آنها نمی شوند. این امر به این دلیل است که با ظهور بازار، تضادهای نسبتاً زیادی در هنر ظاهر شده است (برگر، 2008).

در نتیجه، رنگ و روغن با تمام اشکال اصیل خود، عامل تمرکز حول ثروت شد. لازم بود به مالک این فرصت داده شود تا آنچه را که در اختیار دارد با دستان خود احساس کند. در این صورت کاملاً مشخص است که چگونه میل به ملموس بودن، نقاشی ها را به حس ریاکاری نسبت به معانی نهفته در آنها سوق می دهد. برای شفافیت بیشتر موضوع، مثالی از نقاشی های مختلف از مریم مجدلیه ارائه می شود که به واقع، تصویر یک زن، در قالب نقاشی رنگ و روغن به گونه ای برای بیننده نمایش داده می شود که نیت واقعی تصویر، پرهیز و توبه، از بین می رود (برگر، 2008). تصویری که به این ترتیب منتقل می شود چیزی بیش از یک روش اغواگری از طریق نقاشی نخواهد بود. از سوی دیگر، نقاشی هایی از ویلیام بلیک وجود دارد که توانسته این احساس دینداری را به گونه ای دیگر ارائه دهد. این امر از آنجا حاصل می شود که هنرمند عملاً از رنگ و روغن استفاده نمی کند و به همین دلیل تصاویر حس خارج از دسترس و دور افتاده بودن را ایجاد می نمایند.
همه این حقایق منجر به این واقعیت می شود که هنرمندان در فرآیند خلاقیت با مشکلات خاصی روبرو هستند. در حقیقت، این امر خود را در این واقعیت نشان می دهد که زمان برای نویسندگان بزرگ به مبارزه ای خاص با خود و شرایط تبدیل می شود. “فروش پرسود یک نقاشی بدون داشتن الزامات محافظه کارانه برای طرح و تکنیک تقریبا غیرممکن بود” (برگر، 2008). شرایط و واقعیت های بازار چنین بود: لازم بود آثاری خلق شود که نیازهای افراد آماده خرید را برآورده کند. برای مالک، نقاشی بخشی از حیثیتی شد که از طریق آن می توانست مالکیت آن چیز را درک و احساس کند. بنابراین هنرمندان به ناچار با تضادهایی در درون خود مواجه می شدند که مشروط به میل به خلق آزادانه و از دست ندادن فرصت ها بود. اینها همه در مبارزه با خودِ زبان هنری منعکس شد که ملزم بود به چیز دیگری تبدیل شود.

منبع: Studycorgi.com

 

ثبت دیدگاه جدید

ساعده فلاحت دوست
04 اردیبهشت 1403

جستجو در بلاگ

آخرین دیدگاه‌ها

    Select the fields to be shown. Others will be hidden. Drag and drop to rearrange the order.
    • Image
    • SKU
    • Rating
    • Price
    • Stock
    • Availability
    • Add to cart
    • Content
    • Weight
    • Dimensions
    • Additional information
    • Attributes
    • Custom attributes
    • Custom fields
    Click outside to hide the compare bar
    Compare
    preloader