توضیحات
کتاب همه چیز همه چیز، اثر نیکولا یون می باشد. این اثر پرفروش نیویورکتایمز، داستان عاشقانهی تکاندهندهای را روایت میکند که میان دختری هجدهساله مبتلا به بیماری «نقص ایمنی مرکب شدید» و پسری که بهتازگی به همسایگی دختر آمده رخ میدهد. این رمان یکی از آثار تحسین شده، پرافتخار و پرفروش جهانی به شمار میرود.
دربارهی کتاب همه چیز، همه چیز:
چه میشد اگر نمیتوانستید چیزی را لمس کنید؟ نمیتوانستید هوای تازه استنشاق کنید و گرمای خورشید را روی پوستتان حس کنید؟ و چه میشد اگر حتی از لذت بوسه محروم بودید؟ کتاب همهچیز، همهچیز (Everything, Everything)، که از پرفروشترین کتابهای وال استریت ژورنال است، ماجرای دختری به نام مدی را روایت میکند که به معنای واقعی کلمه، نسبت به همهچیز حساسیت دارد، اما در خلال رابطهای عاشقانه، بزرگترین ریسک زندگیاش را انجام میدهد و برای نخستین بار، طعم عشق را با پسری تجربه میکند که به محلهی او نقل مکان کرده و همسنوسال خودش است.
نیکولا یون (Nicola Yoon)، با به تصویر کشیدن این بیماری نادر اما مشهور و روایت ماجرای عاشقانهی دو نوجوانی که این بیماری سد راهشان است، احساسات مختلفی را در ما برمیانگیزد؛ ما را میخنداند و به گریه میاندازد و همچنین به تفکر فرو میبرد.
علاوهبر جذابیتهای ادبی، این کتاب تصویرسازیهای جذاب و خلاقانهای دارد که باعث اثرگذاری هرچه بیشتر این داستان عاشقانه میشود. دیوید یون، همسر نیکولا، تصویرساز این کتاب است و در خلال رمان، روایتی تصویری از آن ارائه میدهد.
کتاب همهچیز، همهچیز در سال 2015 منتشر شده و تحسین مخاطبان را در سایت گودریدز برانگیخته است.
فیلم اقتباسشده از کتاب همه چیز، همه چیز:
در سال 2017 فیلمی بر اساس این کتاب و به همین نام به کارگردانی استلا مگی (Stella Meghie) ساخته شده است.
افتخارات کتاب همه چیز، همه چیز:
1. پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز 2015
2. پرفروشترین کتاب ناشران هفتگی
3. کتاب پرفروش یو اس ای تودی
4. کتاب پرفروش ژورنال وال استریت
5. نامزد جایزهی کتاب برگزیدهی خوانندگان جوان پنسیلوانیا در سال 2017
6. نامزد جایزه کتاب نوجوانان همیشه سبز Evergreen در سال 2018
7. برنده جایزه کتاب خوانندگان جوان کارولینای جنوبی در سال 2018
8. برنده جایزه کتاب نوجوانان بوکی در سال 2017
9. نامزد جایزه کتاب نوجوانان شهر میلواکی
10. نامزد بهترین داستان نوجوان در سایت گودریدز
11. نامزد جایزه خوانندگان Missouri Gateway
نکوداشتهای کتاب همه چیز، همه چیز:
– زیبا و شاعرانه. (نیویورکتایمز بوک ریویو)
– همهچیز، همهچیزْ همهچیز دارد… عشق و قلب و هوش. تا مدتها پس از خواندن کتاب، صدا و کتاب یون با من ماند. (دانیل پیج، نویسندهی کتاب پرفروش نیویورک تایمز به نام دوروتی باید بمیرد)
– نمیتوانستم زمین بگذارمش… اگر کتاب خطای ستارگان بخت ما، اگر بمانم، یا خوشیهای پیش از مرگ را دوست دارید، این کتاب را از دست ندهید. (گاردین)
– داستانی دلگرمکننده که در امیدها و رویاها و خطرات ذاتی عشق به جستوجو میپردازد. (Kirkus Reviews)
– همهچیز همهچیز… فوقالعاده فوقالعاده. (School Library Journal)
– یک عاشقانه ساده و روان که میتوانید با آن درگیر شوید. (Publishers Weekly)
– رمانی لطیف که شما را با خود میبرد و وجودتان را سرشار از بیم و امید میکند. (جنیفرنیون)
کتاب همه چیز، همه چیز برای چه کسانی مناسب است؟
چه نوجوان باشید و چه بزرگسال فرقی نمیکند، این کتاب مناسب کسانی است که دوست دارند رمانهای عاشقانهی چالشبرانگیز بخوانند.
با نیکولا یون بیشتر آشنا شویم:
شهرت نویسندهی جامائیکایی – آمریکایی، نیکولا یون، بیش از هر چیز بهخاطر نگارش داستانهای عاشقانه برای مخاطبان جوان است. او، پس از تولد دخترش، به فکر نگارش کتابی دربارهی دختری افتاد که در بزرگسالی نیز نیاز به مراقبتهای ویژه دارد، درست همانند یک نوزاد. کتاب همهچیز، همهچیز ماحصل این اندیشه است. علاوه بر کتاب همهچیز، همهچیز، یون کتابی با عنوان خورشید هنوز یک ستاره است منتشر کرد که بر اساس آن کتاب نیز فیلمی شکل گرفت. جدیدترین اثر یون با نام دستورالعملهایی برای رقصیدن در سال 2021 منتشر شد.
جملات برگزیدهی کتاب همه چیز، همه چیز:
– خواستن فقط منجر به بیشتر خواستن میشود. آرزوها تمامی ندارند.
– عشق چیز وحشتناکی است و ضررش از آن هم بدتر است.
– کائناتی که میتواند در یک چشمبرهمزدن به وجود بیاید میتواند دوباره در چشمبرهمزدنی نابود شود.
در بخشی از کتاب همه چیز همه چیز میخوانیم:
هدیۀ مامانم را باز میکنم. یک تلفن است. با یک برنامۀ آبوهوا بالا میآید که هوای هفته را پیشبینی میکند. (هر روز، صاف و آفتابی).
باید از خانه بیرون بزنم. بیرون میروم، اما نمیدانم کجا میخواهم بروم تا اینکه به آن جا میرسم. خوشبختانه، نردبان درست همان جایی است که آلی آن را گذاشته بود. از آن تا پشتبامشان بالا میروم.
آسماننما هنوز آنجاست و هنوز زیباست. خورشیدها و ماهها و ستارههای حلبی از آن آویزاناند و میچرخند و اشعۀ خورشید را به جهانی بزرگتر منعکس میکنند. با یک اشاره به یکی از سیارهها تمام سیستم آهسته به چرخش درمیآید. میفهمم آلی چرا این را ساخته. دیدن کل دنیا یکجا آرامشبخش است (دیدن اجزا و آگاهی از اینکه چطور همگی با هم تناسب دارند.)
آیا واقعاً همهاش پنج ماه از آخرین باری که این بالا بودم گذشته؟ انگار یک عمر از آن گذشته، چند عمر. و دختری که اینجا بود؟ واقعاً خودم بودم؟ آیا بهجز شباهت زیاد و یک اسم مشترک چیز مشترکی با آن مدی سابق دارم؟
وقتی کوچکتر بودم یکی از کارهای موردعلاقهام تجسم انواع خودم در زندگیهای دیگرم بود. گاهی دختری لپقرمزی اهل کوه و دشت بودم که از گلها تغذیه میکرد و تنهایی راهپیمایی میکرد، در سربالاییها، فرسنگها. یا یک بیپروای چترباز موتورسوار بودم که ترس به دلش راه نداشت. یا شمشیرزن زرهپوشی بودم که اژدها را میکشت. تجسم آن چیزها خندهدار بود چون قبلاً میدانستم که بودم. حالا هیچچیز نمیدانم. نمیدانم در دنیای جدیدم باید چهکسی باشم.
جهت مشاهده و خرید کتاب های دیگر می توانید به لینک های زیر مراجعه کنید:
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.